[ شَ بی ی ] (اِخ) محمدبن زین العابدین بن محمدبن عبدالمعطی الشیبی، جد شیبیین پرده داران کعبه در زمان حاضر. وفات او بسال ۱۲۵۳ هـ . ق. بمکهٔ مکرمه است. او راست رساله ای بنظم در مناسک حج بر م ...
لغتنامه دهخدا
۱. لرزیدن. ۲. تپیدن. ۳. فریفته شدن. ۴. شیفته شدن. ۵. آشفته شدن؛ درهم شدن. ۶. آمیخته شدن.
فرهنگ فارسی عمید
[ اَ جَ لُشْ شَ ] (اِخ) مردی است از بنی شیبه که کلیددار کعبه بوده اند. او را سرگذشتی است دربارهٔ اختلافی که با برادرزادهٔ خود در زمان سلیمان بن خالد داشته و برای قضاوت به طلحةبن هرم قاضی ...
۱. سرازیری. ۲. راهی که رو به نشیب برود.
[ سَ ] (حامص مرکب، اِ مرکب) سرازیری.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.