(ص) [ ع. ] (اِ.) جِ صبی ؛ کودکان، اطفال.
فرهنگ فارسی معین
[ زِ لُصْ صَ ] (ع اِ مرکب) فضلهٔ کودکان خناق را سود بسیار دارد بطوری که گاه از فصد بی نیاز کند. و باید کودک را نان درمی بدهند تا گند آن کم شود. (از مفردات قانون). و رجوع به زبل الاطفال شود.
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.