[ چَ خِ ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) چرخ. مجازاً بمعنی آسمان و فلک و سپهر. چرخ آبگون. چرخ آبنوسی. چرخ گردان : یکی گوی در خم چوگان فکند بدانسانش زی چرخ گردان فکند که گوی از شدن سوی چرخ آب ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.