معنی

[ مَ خَ ] (ع ص) امرأة ممسوخةالعجز؛ زن لاغرسرین. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رسحاء. (اقرب الموارد). || عضد ممسوخة؛ بازوئی اندک گوشت. (مهذب الاسماء).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.