معنی

[ ژَ / ژِ ] (اِ) موژ. استخر و آبگیر و تالاب و آب انبار. (از برهان) (ناظم الاطباء). آبگیر و تالاب. (از انجمن آرا) (از آنندراج). به معنی موژ است. (فرهنگ جهانگیری). و رجوع به موژ شود. || غم و اندوه و مصیبت. (ناظم الاطباء). ماتم. عزا. مصیبت. اندوه. (یادداشت مؤلف). || نام نوعی از حلوا. (ناظم الاطباء). و رجوع به موزه شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.