[ مَ ] (ع ص) خاص کرده شده. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (دهار): و مخصوص ساخت او را به رسم های برگزیده. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص ۳۰۸). از برادران و خواهران مستث ...
لغتنامه دهخدا
بویژه، بهویژه، به ویژه
فرهنگ واژههای سره
[ مَ صی یَ ] (ع مص جعلی، اِمص)خصوصیت و ملکیت. || دوستی و مودت. (ناظم الاطباء).
[ جِ مِ مَ ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) در اصطلاح فیزیک، نسبت جرم جسم است بحجم آن، یا جرم واحد حجم جسم. اگر جسم G و حجم آن V و جرم مخصوص g فرض شود رابطهٔ زیر بین آنها بر قرار است. VG MMMg
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.