برافزایش [زمینشناسی] افزایش یا گسترش تدریجی زمین براثر نیروهای طبیعی در دورۀ زمانی طولانی
واژههای مصوب فرهنگستان
تندرویش [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] رشد سریع قطر و حجم توده
افزایش، رشد پیوسته، اتحاد، یک پارچگی، بهم پیوستگی، افزایش بهای اموال، افزایش میزان اری سایر معانی: رشد (به ویژه از راه افزایش یا انباشته شدن)، نمو، به هم پیوستگی، چسبیدگی، انباشتگی، فزون وخش ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منشور برافزایشی [زمینشناسی] تودهای معمولا گوِهایشکل از رسوبات دگرشکلشده در زون فرورانش|||متـ . گوِۀ برافزایشی accretionary wedge ...
[زمین شناسی] پس گرفتگی خشکی از دریا یا مرداب
[عمران و معماری] شاخص افزایش
نزدیکی، ورود، جلوس، تابع وصول، دخول، پیشرفت، نیل، شیوع، تملک نماء، نمایات، الحاق حقوق، شرکت در مالکیت، افزایش، شییء اضافه یا الحاق شده، تابع وصول کردن سایر معانی: (در مورد جاه و مقام به ویژه ...
افزایش، ترقی، سود، توسعه سایر معانی: میزان (یا مبلغ) افزایش، اضافه حقوق، (ریاضی) بالش، والش، تصاعدی، افزودگی، گوالش، رشد، نمو، افزونش [عمران و معماری] نمو [کامپیوتر] نمو دادن ؛ نمو ؛ فزایش - ...
جمع بندی [ریاضیات] جمع بندی، جمع زنی
ساختاری که براثر جریان ماده حول اجرام چگال، مانند کوتولههای سفید و ستارههای نوترونی و سیاهچالهها، تشکیل میشود [نجوم] ...
← منشور برافزایشی [زمینشناسی]