[زمین شناسی] کوهستان های چین خورده کوههایی که در نتیجه چین خوردگیهای بزرگ مقیاس و سپس بالا آمدن سنگهای چینه بندی شده شکل گرفته اند.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[معدن] طول موج چین (زمین شناسی ساختمانی)
[برق و الکترونیک] محدوسازی جریان اتصال کوتاه روشی برای حفاظت منابع تغذیه در برابر اضافه بار، با نزدیک شدن به وضعیت اتصال - کوتاه جریان خروجی کاهش می یابد و در نتیجه در شرایط اتصال - کوتاه مص ...
(زورقی که می توان باد آن را خالی کرد و آن را تا نمود) زورق تاشو، قایق لاستیکی، faltboat : قایق تاشو
[نساجی] زنجیر تا خورده ( پلیمر) [پلیمر] زنجیر تاشده، زنجیر تاخورده
[عمران و معماری] پوشش با صفحه پلیسه ای - پوشش با صفحه تا شده
[نفت] ساختار چین خورده
لفاف، پوشه، تاه کن سایر معانی: پرونده، (شخص یا اسباب) تاشو، جمع شو، لفاف در کاغذ [کامپیوتر] پوشه - پوشه، دایرکتوری فرعی یک دایرکتوری فرعی ( مک اینتاش، ویندوز ) یا گروهی از تصاویر برنامه ای ( ...
ریشه یا حاشیه زائد سایر معانی: زیورآلات چشمگیر ولی بی ارزش، زلم زیمبو، غیر عملی، غیر لازم، زائد
تخت تاشو [گردشگری و جهانگردی] نوعی تخت که بازوبسته شود
واژههای مصوب فرهنگستان
اسکناس، پول کاغذی سایر معانی: (عامیانه) اسکناس، اسکن، money paper : اسکناس
تابگان [زیستشناسی - پروتگانشناسی] مجموعۀ کامل پروتئینهای یاختهای که ساختارهای سوم و درنتیجه پیکربندیهای تاب خاص هریک با جزئیات شناخته شده است ...