گرایشی [زیستشناسی] مربوط به گرایش
واژههای مصوب فرهنگستان
نابرابری فروکِشَند حارّهای [اقیانوسشناسی] میانگین اختلاف ارتفاع دو فروکِشَند در یک روز کِشَندی در هنگام کِشَند حارّهای ...
بازۀ فروکِشَند فروتر حارّهای [اقیانوسشناسی] بازۀ ماهکِشَندی مربوط به فروکِشَندهای فروتر میانگین در هنگام کِشَندهای حارّهای ...
گرمسیر، گرمسیری، مدارراسالسرطان، مدارراس الجدی حاره سایر معانی: وابسته به نواحی حاره، حاره، استوایی، مدارگان، حاره ای، trpic نواحی گرمسیری بین دومدارشمال وجنوب استوا [زمین شناسی] مناطق حاره، ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آب و خاک] هوای حاره ای
[آب و خاک] توده هوای حاره
[عمران و معماری] اقلیم گرمسیری [آب و خاک] اقلیم حاره ای
(هواشناسی: توده ی هوای گرم و خشک بری در اطراف خط استوا) مدارگانی - اقلیمی، تفتان و بیابانی، بیابانی تفتانی
(هواشناسی) چرخه توفان استوایی، چرخنده ی مدارگانی
وافشار حارهای [علوم جَوّ] چرخندی حارهای با گردش بستۀ باد با بیشینۀ سرعت هفده متر بر ثانیه
شرقوزان حارّهای [علوم جَوّ] اصطلاحی برای بادهای بسامان کمعمق با چینش قوی در راستای قائم
ماهی استوایی (به ویژه ماهی های رنگین که زینتی هستند)