[نساجی] پارچه دیواری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخته بید
[عمران و معماری] نقاشی دیواری
رجوع شود به: pellitory
(معماری ) چوب یا دیرک سر دیوار (که تیرهای سقف روی آن قرار می گیرند) [سینما] لوح دیواری [عمران و معماری] زیرسری - الوار بالای دیوار - الوار روی دیوار - تیر حمال روی دیوار
[نفت] دیواره تراش
[نساجی] ضخامت دیواره ( که برای الیافی توخالی مثل پنبه بکار می رود ) [ریاضیات] ضخامت دیواره
[عمران و معماری] بست دیوار - اسکوپ - بست - قلاب
کانگوروی متوسط القامهگردن قرمز سایر معانی: ( جانور شناسی) و آلبی (انواع کیسه داران گیاهخوار تیره ی macropodidae - بومی استرالیا و شبیه به کانگورو)
[زمین شناسی] کوهزایی والاچین - یکی از 30 یا بیشتر کوهزایی کوتاه مدت در زمان فانروزوئیک که توسط استیل شناسایی شده اند و در مورد این کوهزایی خاص، مربوط به اواخر پلیوسن است.
ادموند والر (شاعر انگلیسی)
انواع مختلف اردک ماهی، چشم مات سایر معانی: (به ویژه اسب: دارای چشمی که قرنیه یاعنبیه ی آن سفید است) سپید چشمی، زال چشمی، (چشم)چپی، لوچی، احولی، کاژی، (چشم) بیرون زده، ورقلیده، ورقلمبیده، (چش ...