با سخاوت، گشاده دست، مهربان، باگذشت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمی ضخیم
کمی، نه کم، داروی تلخی که باید فرو داده شود، کار ناخوشایند ولی لازم، جام زهر
چیزی که ابتدا خوشایند نیست ولی بعدا معلوم می شود که خوب بوده، توفیق اجباری
[کامپیوتر] انتقال خود کارانه داده ها.
نظرکوته فکرانه (بدون توجه به عقاید دیگران یا جنبه های دیگر موضوع)، نسنجیده، لکه ی بدنامی، آبروریزی، افتضاح
بمب اتمی [زمین شناسی] بمب اتمی .
ننگ، آبروریزی، لکه به نام نیک، هوای تازه، تغییر محیط
رنگ روشن، رنگ نورانی، رنگ تابناک، تحصیلات گسترده (در چند رشته)
لبخند نورانی، لبخند درخشان، لبخند شادی آمیز، یک دلار و نیم
یک دلار و نیم، یک دنیا شادی (یا خوشی)، خیلی شاد (یا خوش)
استحکام زنجیر بستگی به استحکام ضعیف ترین بند آن دارد، نکات ضعف هرچیز نشانگر میزان قدرت آن هستند، لباس اضافی (برای عوض کردن)