[ بَ ] (اِخ) غیاث الدین محمد. از مردم معروف استراباد بود و دوبیتی خوب میساخت. ابیات زیر از اوست: از ناوک غمت دل بیحاصلم پر است پیشت چگونه زار نگریم دلم پر است. رحم کن بر بزمی مسکین که امش ...
لغتنامه دهخدا
[ بَ یِ هَ مَ ] (اِخ) میرعقیل. از شعرای همدان است. و رجوع به مجمع الخواص ص ۸۷ و قاموس الاعلام ترکی و بزمی در همین لغت نامه شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.