[ مَ ] (ع ص) آن که صورت وی برگردانیده شده و مسخ شده باشد. (ناظم الاطباء). صورت برگردانیده شده و بدترشده. (آنندراج). || لعین. (یادداشت مرحوم دهخدا). || اسب کم گوشت سرین. (آنندراج): فرس ...
لغتنامه دهخدا
[ مَ خَ ] (ع ص) امرأة ممسوخةالعجز؛ زن لاغرسرین. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رسحاء. (اقرب الموارد). || عضد ممسوخة؛ بازوئی اندک گوشت. (مهذب الاسماء).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.