حرکت پادگَرد [فیزیک] 1. در مدار سیارهها، چرخش مداری غربسو 2. در چرخش، حرکت ساعتگرد نسبت به ناظری که در قطب شمال جسم قرار دارد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
نشاستۀ واگشته [علوم و فنّاوری غذا] نشاستهای که پس از ژلاتینی شدن آب را از دست میدهد و به ساختار اولیۀ خود نزدیکتر میشود ...
(دوچرخه و سه چرخه و غیره) به عقب پا زدن (برای پس روی یا ترمز)، (امریکا - بوکس بازی) به سرعت پس رفتن، اظهار ندامت کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
منحط، رو به انحطاط گذاردن، فاسد شدن سایر معانی: (از حالت پیشین بدتر شدن) تنزل کردن، منحط شدن، روبه تباهی نهادن، تبهگن شدن، انحطاط، تبهگنی، تنزل، فرودروی، آدم فاسد، (زیست شناسی) انحطاط یافتن، ...
دوباره واگذار کردن، از سطح خارج بداخل نفوذ کردن سایر معانی: پسرفت کردن، پس رفتن، به قهقرا رفتن، عقب رفتن، (به ویژه سرزمین) پس دادن، تفویض مجدد کردن، مسترد کردن، اعاده کردن، طب از سطح خارج بد ...
انقباض زودهنگام دهلیزی بعد از انقباض بطنها، بهعلت بازگشت محرک درجهت معکوس از بطن به دهلیز [علوم پایۀ پزشکی]
انتقال ویروسها در اعصاب در جهت عکس جریان اصلی ورود [زیستشناسی - میکربشناسی]
هرنوع حرکت یگان به سمت عقب یا در جهت دور شدن از دشمن که ممکن است براثر فشار دشمن یا بهاختیار اجرا شود [علوم نظامی]
تصویر آینهایِ قرینۀ افقی یک لحن نسبت به محور قائم یا برعکس [موسیقی]
چگالش فاز بخار یک مخلوط هیدروکربن در ناحیۀ بحرانی و در تماس با فاز مایع آن هنگامی که فشار در دمای ثابت کاهش یابد یا دما در فشار ثابت افزایش یابد [شیمی]