معنی

[ اَ عَ ] (اِخ) ابوعمرو. از علمای معاصر خاقانی : تا شد از عالم اسعد بوعمرو علم وااسعداه میگوید.خاقانی.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.